سلام
یکسال پیش همین موقع نامه ای به خودم نوشتم به جز سلامتی والدین و برادران و معدود دوستان مجازی چیزی تغییر نکرده کمی تراشکاری و فرز کاری به گمانم یاد گرفته ام و در حال گذراندن فرز سی ان سی درجه 1 هستم خطاب به خودم در یکسال بعد الان کجا هستی؟ هنوز با دختری وارد رابطه نشدی؟ درس میخوانی یا کار میکنی؟ اوضاع مملکت چطور است امروز به گمانم دلار 52 هزار بود آخوند ها رفته اند یا خیر؟ حس خوبی داری به زندگی؟ من هنوز امسال شروع نشده دو سه باری گریه کردم و این دومین عیدی است که خودم را در خانه حبس کرده ام از نگین خبر داری؟ بچه دار شده؟ کی زنده است و کی مُرده؟ به خودکشی فکر میکنی؟ از زندگی چه چیز هایی یادگرفته ای؟ آخرین کتاب و فیلمت چه بود ؟ آهنگ چه چه چیزی گوش میدهی هنوز بیکلام؟ رابطه ات با انسان ها چطور است؟ روزی چند ساعت با گوشی کار میکنی؟ دلخوشیت چیست؟ بهترین و بدترین اتفاق سالی که گذشت چه بود؟ میدانی که سن و سالت دارد هر روز بیشتر میشود دنیا را چطور میبینی؟ آیا امسال به جایی سفر کردی؟ امسال دلت لرزید! منظورم همان نگاه های عاشقانه زودگذر در لحظه با جنس مخالف است که خودت نمیدانی به تو نگاه میکند یا زیپ شلوارت؟ حس پیری میکنم و شکسته شده ام برای مادر و پدرم هم همین احساس را دارم چشمانم دارد ضعیف میشود بخاطر گوشی است توصیه میکنم بیخیال این گوشی صاحب مرده شویی جدی بگوییم در این لحظه خودم را بازنده ترین آدم میبینم که هنوز زندگی را شروع نکرده یعنی از زندگی عقب افتاده سیگاری شدم دو سال ترک کرده بودم شکستن پیمان برای من در ابتدا سخت است و باعث عذاب وجدان میشود ولی بعد از مدتی آسوده میشوم یک وقت های دائم ناراحت هستم و از خانه بیرون نمی روم مریض هستم یا شاید خودم را به مریضی میزنم روز هایی هم آنقدر شادم که خودم دلیلش را نمیفهمم همین الان که این متن را مینویسم زن همسایه بغلی عطسه کرد آنها چطور هستند هنوز دعوا میکنند؟ شکیب چطور است؟ احساس میکنم خیلی در روابط غرق شده ولی واقعا نمیتوانم و نمی دانم چطور راهنماییش کنم فقط امیدوارم معتاد نشود و ایدز نگیرد سال ها برایم تکراری شده اند یک جمله یاد گرفته ام که
قلباً به ان ایمان دارم از یک روز به بعد مابقی روز های زندگی دائم تکرار میشود حس میکنم این واقعیت دارد به هر حال وضعیت هم اکنون خود را بحرانی درجه دو میبینم اگر به درجه یک یا فوق بحرانی رسیده فکری به حالش کن خب از ورزش چه خبر ورزش میکنی؟ فکر کنم دو سه شاید چهار سالی است ورزش نمیکنم وضعیت کمر چطور است؟ پلایتن ها جای خودشان هستند؟ آقای دانشی را مبادا از یاد ببری سر قولت باش اولین حقوق را
به او بده که تنها او بود که تو را راهنمای کرد
0910 849 9141
خب دیگر چه چیز مانده چیز خاصی نیست از سهیل و رضا و آرمین و ادن چه خبر خانواده دوستان مجازی که هی کوچک تر شد امیدوارم حالشان بهتر شده باشد دوستشان دارم امیدوارم دلخوری پیش نیامده باشد انسان های خوبی هستند ولی متاسفانه من از همه فراری شده ام میخواهم دور باشم از همه گاهی وقت ها میخواهم دیگر آنها من را از یاد ببرند تا من نیز آنها را فراموش کنم مراقب خودت باش اگر هنوز زنده ای دست پدر و مادرت را ببوس و آن هارا گرامی دار که سرمایه و گوهر زندگی همان دو هستند
اردتمند خودت، شاهین
1402/1/9
1:51 بامداد
Epilogue
8 months later
سلام جانم امروز 1403/9/8 است در وضعیت ویرانی بودم که حتی به این نامه چشم هم نینداختم و اما حالا حس میکنم نسبت به سال گذشته بزرگ تر شده ام...
هب و ات یهیا دریگی سبدر هانم فارد گیردی نمتوش هنام چه هدش فادر بود هکرد مرسی یکس وجاب شهت دهش هام منها یا گدیزن حیددو هدمب لبتها یان ن؟ایدمد ام ار شاید مه اتتوف و ویسپت تا مه ظنمر کرف حالا ام ضوع کی مه کممنی سپ انهم سپخا لاس ابسمن.
هممدی ار.
26 وخاانده ریشطا ریدگ هک دنچانن هب خط ررمدبا اهم ربارد کچوک ددحو فگت ام سال و زاب ربمادر و رد هتس کرف نوبد رد هم ودر فرت شپی هبد آن بودن و مفواق ایبر مه نرکا یماه دای مترف ای مدشیک ظرااه مشد ناریو رد لک امتگذش وبد هب ادی یامد نپج ومدب اب اج سارست تسم و اسمخوت چرها ایب تشگذ دکهر راتیکراش کیلش کرمم پجن دمت را شهد مکدر وهچک کنم منم یررازکف لابجی او دوب گتفند که ینور نوگیم که ترفم اهمزغ یداز وبد نآ ناکر ریآگشرای هب ار ان کرا اغسر خدمو مرتف بشرتی اهصلخ تر گترف هانم در یباد کریش یشپ آرخ هک ددر که یطرو اکر به نومییل لوپ و تمرفگ و زره راک اکشر نا خاهصل عوشر هداپشنی 2 نرف و راک مادی ارم و یک چهرا رکا بگیری جکروی پشی یمنهدس ذشتگ یربما دهش هشم فتمرگ هگیاآشرا دقحلا یمداع غورد ام و یرگید ایدمر انی ندچ ره را. یممنآور دریاممزپ کم اب با به نشد رماشآ تسا بویمگ دمرشدا ویل ولیپ فحره نیا هب تاس 5 پول میودش یماد مه که امه یلو یشدا رربامد هراجا داشته مکی مهان اکر شپی امرد دااهم خیبو در ادمبن تربه جزهاا علفا مها 01 مه وخب اهزت به دادر رد نمیک وپل دمار رد باشی انلسی هندیآ شیمرت یا نرگاا بشرتی سات یجمب ایدم ینا و از هک ننسجد و دمرا هک دزاانه کرا شیرتم کمرا و مهنا فدمه لصخاه دایر ینمولی باریس شتودس سات زاهغم هب. . . ست؟ا هک می گشذته هب یچز پتر ییاه هذجب یمن قااوت ای و یضبع هک از میمشو ددرا اب ییها امید ومهت یچز خوب ایینهت بامری ارتانح درتخ آید هن یلو مه بعد انی هتمیا وعقاا که ها نه ضیعب وهدب ناراگ و شبد که انمد یزچ میمشو نه قتواا راطاتخ و مموشی وبخ ههم قوعاا. . . . دمش ردس اکر ازسریب آن فماع ممکنی حلاا هک هم رنااصف مخننیاوم داانهگش ربوم ددما و که. . . . ما زمورا رلاد صدتقاا وضاعا 96 لیو نارد 07 و دنزیک رنویا یمواادیر زگندی هب و. . . . ییک ولی ها یکی نگج صلناهرل و یریدمنم ادن وخندآ تهرفن یداش مه و قیامب شد ییرسئ. . . . راکث هنیم دانمر مارند بید مه زرو اه ستا سح خبیو. . . . ود دادر و ورشه چهب یگنن. . . کرف نیمکمن مهتای نستده دنزه دیاز ازدی ها نمهدیم و هدمر ریدگ و. . . وشیخکد خلیی مینمک رکف مترک سح یاهگ قبل المح دهش دجیدا از کیمنم و هب هبتر. . . ربوص ره نم و وتدس نکدر فکر دخو را نیا در تمد به و می سترننید نوبد رزو زیچی مآختو علم ندشتا مزدوآ و یگدنز و کدرن یدجد. . . . موارساگا یک آنخری هدبورا و اتبک مه چند یروک هم ونایخ ابکت بدو یلفم ردمک ار للید اتقباس لمفی واکیتنون رنام هنمی به که از پول ژهزو بمکود تاهن از اول ودب فرس. . . Eoniessgnn مه مه انال لکبمای بهل نهوز on. 1 steai krei زا. . . کم ام ها اب سنانا طباره میک خلیی هدش بهرت. . . کرا در زمغها با قیتو یداز متما هتمس یوگش که نممیک ارتیقب. . . و خودم یلوخمدش ستا نهاخواد ام. . . . آن افقتا نشد مه ههم و همین کار آشگیررا از فاعم و تبردنی اشید نهما نتهبیر لو یارگدیی یربساز و بود ارکارتشی دنکر فرک شند منک. . . ولی را ادنی دنگشزی چپو بادی یشدا بیممین ردک. . . راهچ فترمی به یوزر سه ینقدلااخن. . . . در و ملد خدتری نم مندشدی مندرک کدر اکر ینا و و زد رگید اتریک یول من ودب صدیما رکدم یزرلد را ارب و غامهز ودمب هم لدنبسر لسنربد هوا مدو. . . . رمگیذد را ومییگی ظلحات گسایر هم و شکممی نای آن همه وهنز لیبیاخ میمیپشیور بانش و گنران ییمممری ایهی زور عضیب هچ ایردب اه که رکد ورز ویراطنی دمشوی هم یودشم از مه. . . . هونز سودت ادشب رآیو چواق زاب بایز یبشک اب انخه یبار و وت یونرب ماتسل اتشهد ساشن بدو کی سملات ستدوش یب یول نینش که را و نوبیر جابذ قبمل هدکر زا یادعتا و و ربگاد وبخ رودآ لبکیواخ تشسد دیمتپ دچن آرو یهما بشدا و هب هم تسا ستا حتری شابیر رامد شیههم شخدو پیویرا دبو مه برتشی ربشیا نمادر رکان یکدنم هشد زدن و مه را کیم تخرد ادامریمو کشا بدییا رس وبخ یان بارکی رطز آروبیش اانل این. . . . یکنمد طبل یدممیر مک ردیگ مدرا زرو روح و کم نآ است ورشکف ترکرا شورز میورم اوتلفب لهب کی فههت ویل ههم اجیون یزچ خو و مه رد نجیها به یرو ورد رشسک یرممگی. . . تفرگ اهم شپی صرق شخوابماند یلو تسا بوخ که زرو یک خییل اب یک ردد کرم. . . اجی ات توق دزنکی اپنیمش اجرخ سهتند الاپرس یبار نشدکر هلب رگنفت علم فرتم هک ندشاوخ دمش. . . حمل یب و را فرن اجستک نآ لمث فگمرت وا آقای چدن ودمب هم کنم مه آن دنمنمای هک لوپ شیناد ممصیت به اجیی کار من و مفگت زا شبیرت نیا آمزشو خوبی. . . همه رتبقای ینستند یول هعد سنتهد ازیمج یمنه ستوندا یک.
This user has written an update to this letter.To see what they wrote, please
Press ← and → on your keyboard to move between
letters
saqarsaqar854:
8 months ago